تمايز فرار مالياتي و اجتناب مالياتي
تمايز مفهومي بين فرار مالياتي و اجتناب از پرداخت ماليات به قانوني يا غيرقانوني بودن رفتار مؤديان مربوط ميشود. فرار مالياتي، يک نوع تخلف از قانون است. وقتي که يک مؤدي مالياتي از ارائه گزارش درست در مورد درآمدهاي حاصل از کار يا سرمايه خود که مشمول پرداخت ماليات ميشود، امتناع ميکند، يک نوع عمل غير رسمي انجام ميدهد که او را از چشم مقامات دولتي و مالياتي کشور دور نگه ميدارد. اما در اجتناب از ماليات، فرد نگران نيست که عمل او افشا شود. اجتناب از ماليات، از خللهاي قانوني در قانون مالياتها نشات ميگيرد. در اينجا فرد به منظور کاهش مبلغ پرداخت ماليات، خود دنبال راههاي گريز مي گردد. مثلاً درآمدهاي نيروي کار را در قالب درآمد سرمايه نشان ميدهد که از نرخ پايينتري براي ماليات برخوردارند. در اجتناب از ماليات، مؤدي مالياتي دليلي ندارد نگران احتمال افشا شدن باشد، چرا که او الزاماً تمامي مبادلات خود را با جزئيات آن البته به شکل غير واقعي، ياددا شت و ثبت ميکند.(مجله حسابدار 1389 ).
در واقع، عوامل اقتصادي با استفاده از روزنههاي قانون ماليات و بازبيني در تصميمات اقتصادي خود تلاش مي کنند تا بدهي مالياتي خود را کاهش دهند. از آنجا که اجتناب از پرداخت ماليات فعاليتي به ظاهر قانوني است، از اين رو بيشتر از فرار مالياتي در معرض ديد است.
به عبارت ديگر، اجتناب از ماليات، يک نوع سوء استفاده رسمي از قوانين مالياتي است. اين مقوله به بررسي و يافتن راههاي گريز از پرداخت ماليات در قوانين مالياتي مرتبط ميشود که مؤديان به آن وسيله خود را به نحوي از افراد مشمول ماليات کنار مي زنند. مثلاً تبادل درآمد نيروي کار به درآمد سرمايه که نرخ کمتري از ماليات را به همراه دارد، مثالي از اجتناب مالياتي است. به عنوان مثال، فرض کنيد بر فعاليتي چون فروش دوچرخه، ماليات بر ارزش افزوده وضع شود. حال اگر فروشنده اي براي پرداخت ماليات کمتر، دوچرخه کمتري بفروشد، رفتار وي بر پايه اجتناب از ماليات است. اگر همين فروشنده براي پرداخت کمتر ماليات، ميزان فروش دوچرخه را کمتر از مقدار واقعي آن به اداره ماليات گزارش کند، رفتار وي فرار از ماليات قلمداد مي شود. بنابراين اجتناب مالياتي، قانوني و براي کاهش تعهدات مالياتي فرد با دور زدن قانون يا استفاده کامل از ظرايف قانوني است، اما تقلب يا فرار مالياتي، غيرقانوني و مبادرت عمدي به اعمال خلاف قانون است. نظام مالياتي در شرايط آرماني، بايد قابليت مقابله با هر دو نوع فرار مالياتي را داشته باشد. (مجله حسابدار 1389 )
2-13- زمينه هاي پيدايش فرار مالياتي
بررسيهاي مختلف نشان مي دهد شايع ترين زمينه هاي پيدايش فرار مالياتي چنين است:
1- عدم گسترش فرهنگ مالياتي در جامعه: فرهنگ مالياتي، مجموعهاي از طرز تلقي، بينش و
عکسالعمل افراد در قبال نظام مالياتي است. به عبارت ديگر طرز تلقي، بينش، برداشت، آرمانها، ارزشهاي اجتماعي، قوانين جاري و ميزان تحصيلات و آگاهي، از جمله عواملي هستند که فرهنگ مالياتي را شکل ميدهند.
2- عدم مبادله کامل اطلاعات و نبودن سيستم نظارت و پيگيري در اخذ ماليات
3- تشخيص علي الراس و وجود ضعف در اجراي آن
4- عدم استقبال از تسليم اظهارنامههاي مالياتي و ضعيف بودن ضمانتهاي اجرايي: ارسال نکردن اظهارنامه، دلايل گوناگوني دارد. رايجترين دليل عدم ارسال، ميتواند اين باشد که در صورت به روز نبودن ثبت مؤدي، بهترين امکان براي ارسال نکردن اظهارنامه و پس از آن فرار از پرداخت ماليات فراهم شده است. دليل ديگر عدم برخورد قاطع ماموران مالياتي است که آن هم ميتواند به دليل عدم آشنايي و عدم تسلط کافي ماموران مالياتي به قوانين مالياتي و نداشتن مهارت کافي دراجراي آنها باشد.
5- تاخير در وصول ماليات
6- عدم شناخت موديان و مستند نبودن ميزان درآمد آنها.
7- وجود معافيتهاي وسيع و متنوع: دولتها گاه با اتخاذ برخي سياستهاي حمايتي مالياتي و معافيتهاي مالياتي، راه فرار مالياتي را باز مي کنند و در صورتي که در سيستم اطلاعات کارآمد نيز در نظام مالياتي موجود نباشد، فرار مالياتي گسترش مييابد. همچنين با اعطاي معافيتهاي مالياتي، گروهي از پرداخت ماليات معاف ميشوند و اين امر به کاهش درآمدهاي مالياتي دولت منجر ميشود. بنابراين، اگر اعطاي معافيتها با دقت لازم صورت نگيرد، دولت براي کسب درآمد مالياتي مورد نظر، فشار سنگيني را بر گروههاي ديگر جامعه وارد ميکند. يعني براي جبران بخش خالي کاسه درآمد مالياتي، ميزان نرخهاي مالياتي بيشتري، بر گروههايي که از معافيتهاي مالياتي بهره مند نيستند، تحميل خواهد شد. بيترديد اعطاي معافيت هاي مالياتي گسترده، به ناکارايي نظام مالياتي و ضعف نظام اجرايي مالياتي منجر ميشود. (مجله حسابرس 1389 ).
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه: